1. دوستم تعریف میکرد هروفت میخواسته بره حموم گوشیشو قفل میکرده بعد میرفته.
یه روز که از حموم میاد میبینه خواهر کلاس اول دبستانیش، گوشیرو گرفته جلوی نور تا از جای انگشتش رو گوشی رمزشو پیدا کنه!!
من هم سن اون بودم فکر میکردم دماغ خوردنیه اینا دیگه چه هیولاهایی هستن!!!
2. آقا یه سوال دیگه که از بچگی تا حالا ذهن منو درگیر خودش کرده:
دستمال قدرت داداش کایکو چرا همیشه تو جیب میتی کومان بود؟
چرا تو جیب خودش نبود؟
تازه علامت میتیکومان هم تو جیب تسوکه بود؟
خب چرا هرکس وسایل خودشو نگه نمیداشت؟
3. بچه ها دیدید توافق چه زود اثر کرد، ما هم مثل خارجی ها شنبه و یکشنبه تعطیلیم!
4. به مامانم میگم: یادش بخیر بچه بودیم چقدر ما رو کتک زدیاااا! شترق خوابوند در گوشم گوشم گفت:این دروغا چیه؟؟؟ من کی دستم روتون بلند شده؟؟؟
5. یکی از افتخارات دوران ابتدایی من اینه که مبصر کلاس بودم . . .
وقتی کسی توی درس نمره کم میگرفت معلم به من میگفت :
ببرش دفتر بگو که درس نخونده…
اون لحظه حس پلیس بین المللو داشتم .. .
چه فازی داشت لا مصب!!